شعیان شناسنامه ای

شعیان شناسنامه ای

                                                                              (شیعیان  شناسنامه ای ) 

 هنگامی که مامون امام هشتم را ولی عهد خود قرار داد عده ای به خانه حضرت آمدند حضرت فرمود من مشغولم آنان را برگردانید فردا آمدند باز فرمود آنها را برگردانید  تا دوماه به همین طریق می آمدند و برمی گشتند وبالاخره از شرفیابی مأیوس شدند

                     روزی به دربان ایشان گفتند به آقای ما علی ابن موسی الرضا  بگو ما شیعه پدرت علی (ع) هستیم دشمنان به واسطه اجازه ندادن شما ما را سرزنش کردند اینبار برمی گردیم اما از خجالب به وطن خود نخواهیم رفت زیرا تاب شماتت دشمنان را نداریم این مرتبه امام اجازه داد داخل شدند وسلام کردند آن حضرت نه جواب سلامشان را داد نه به آنها اجازه نشستن داد همانطور ایستاده عرض کردند یابن رسول ا... ! این چه ستمی است که بر ما روا می داری

       حضرت فرمود : هر مصیبتی که بر شما وارد می شود به واسطه کارهایی است که کرده اید وبا اینکه بسیاری از آنها را می بخشند من در این عمل از خدا و پیامبر (ص) وعلی (ع) وپدران طاهرینم علیهم السلام پیروی کردم آنها شما را مورد عتاب قرار دادند من نیز چنین کردم .

               عرض کردند سبب چه بود که باعث عتاب وسرزنش شدیم . فرمود شما ادعا می کنید که شیعیان علی (ع) هستید اما در بیشتر کارها مخالف ایشان هستید و نسبت به بسیاری از واجبات کوتاهی می کنید حقوق برادران را سبک می شمارید ، جاییکه نباید تقیه کنید ،تقیه می کنید وآنجا ییکه باید تقیه کنید نمی کنید اگر بگویید دوستان آن آقاییم با دوستانش دوست وبا دشمنانش دشمن هستیم این سخن را رد نمی کنم اما مقامی بسیار ارجمند را ادعا کرده اید . اگر گفته ی خود را بوسیله کردارتان ثابت نکنید هلاک خواهید شد مگر رحمت خدا نجاتتان بدهد .

عرض کردند یابن رسول ا... ! اکنون از گفته خود استغفار می کنیم وهمانطوریکه شما تعلیم دادید می گوییم شما را دوست داریم ، دوست دوستان شما ودشمن دشمنانتان هستیم .       

   در این هنگام علی ابن موسی الرضا (ع) فرمود : مرحبا به شما ای برادران ودوستان من ! بالاتر بیایید ، بالاتر بیایید وپیوسته آنها را به طرف بالا می برد تا پهلوی خود نشانید ، آنگاه از دربان سئوال کرد چند مرتبه اینها آمدند و اجازه نیافتند ؟ عرض کرد 60 بار فرمود :60 مرتبه برو وسلام کن وسلام مرا نیز برسان آنها به واسطه استغفار وتوبه ای که کردند گناهانشان محو شد وبه سبب محبتی که با ما دارند سزوار احترام هستند به احتیاجات خود و خانواده اشان رسیدگی کن واز نظر مالی بر آنها فراوان توسعه ده .  (حکایت 826 : کتاب هزارو یک حکایت اخلاقی)

مرد دیگری به حضرت زین العابدین گفت من از شیعیان خاص شمایم ایشان فرمود : تونیز مانند ابراهیم خلیل هستی که خداوند درباره او می فرماید : همانا ابراهیم از شعیان او است که با قلبی پاک وسالم نزد پروردگارش آمد .

اگر قلبت مانند قلب ابراهیم است از شیعیان ما هستی ، اما اگر مانند او نیست و فقط از غل وغش پاک است از دوستان ما هستی ، اگر اینطور هم نیست ومی دانی آنچه گفتی دروغ بود به کفاره این دروغ به فلج یا جذام مبتلا خواهی شد که تا آخر عمر تورا رها نکند .

 



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احسان محــمدی
تاریخ : چهار شنبه 6 ارديبهشت 1396
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: